|
6 سال پيش بود. 2 خرداد 76. مردم چه ذوق و شوقي داشتن. ستادهاي انتخاباتي. تبليغات كردن مردم تو خيابونا و ... . اون موقع من راي ندادم با اينكه ميتونستم. الان هم اونقدر پشيمون نيستم كه چرا راي ندادم. هرچند ي ذره پشيمونم كه چرا 4 سال بعدش راي دادم. خاتمي اومد با قيافه خندونش. با عينك شيكش. ايستاده ام چو شمع ، مترسان ز آتشم. آخه تا كي؟؟ تا كي مثل شمع؟؟ چرا به فكر پروانه هاي دور شمع نيستي؟؟ آخه چقدر كنار اومدن؟؟ آخه چقدر خونسردي بي مورد؟؟ خونسردي و آروم بودن هم حدي داره!! در مورد خود 2 خرداد ، با اينكه كلي جلوي به قول معروف اصلاحات گرفته شد ولي ي آزاديهايي هم به همراه داشت. مثل همين روزنامه و آزاديهاي اجتماعي كه همه ميدونن ديگه. هر چند همين دولت اصلاحات هم با جريان سانسور اينترنت و آوردن لندكروز در تابستون سال پيش و ... ي ذره گند زد ولي در مجموع وضعيت بهتري ايجاد شد. به نظر ميرسه كه ديگه اصلاحات هم به آخرش نزديك شده. حالا معلوم نيست آخرش چي بشه! استعفا بدن يا همينجور با تو سري خوردن ادامه بدن !! خلاصه خدا آخر عاقبت مارو بخير كنه با اين مملكت گل و بلبل !!
كمتر از 1 ماه ديگه امتحانام شروع ميشه و من همچنان تنبل تو درس خوندن. هر روز فردا فردا كرن !! نيدونم چرا حس و حال درس خوندنم نمياد؟؟ حالا اميدوارم تا ي هفته ديگه درست بشم و بيفتم رو مود درس خوندن!! قيافه وب لاگم دلم رو زده. ولي چيزي به ذهنم نميرسه. ميخوام حسابي تغيير تحول داشته باشه. نه فقط توي رنگ نوشته و پس زمينه. كسي نظري ، پيشنهادي نداره؟؟ حتي اضافه كردن امكاناتي مثل آهنگ و ... . البت آهنگ كه داره . ولي ي همچين چيزايي كه ي ذره تازگي پيدا كنه!!! ديگه همين تا بعد. فعلا... 
جشن و شادي آخوندي : ي نكره صدا بايد بياد عر عر كنه ، ملت انقلابي و مسلمون هم دست بزنن. تنها تفاوتش با عزاداري تو اينه كه اونجا سينه ميزنن و گريه ميكنن ، اينجا خير سرشون شاد تشريف دارن و دست ميزنن. وگرنه همون عرعر هست!!! برنامه هاي صداسيما هم كه ديگه گير ندم بهش. همه ميدونن. موقع عزاداري همه چي تعطيل ولي وقت جشن ، انگار نه انگار!! همون برنامه هاي آشغال !! بعد ميگن چرا همه افسردن؟؟ چرا همه از كوچكترين فرصت براي شادي استفاده ميكنن (نمونش بعد از فوتبالها!!) .حالا نگين چرا تو دوباره غرغر رو شروع كرديها! ولي حقيقته ديگه!!
در مورد غيبت صغري اي كه داشتم (ي هفته) عرض شود كه هيچ دليلي نداشت. جز تنبلي و نبود سوژه و حس و حال تايپ و اينجور چيزا. جناب علي سياه خان هم رفتن ي سري چك و چرند تو وب لاگشون نوشتن كه بياين به من نظر بدين و اين چيزا. عرض شود كه من نه عقده نظر دارم نه چيز ديگه. مسلمه كه نظر رو دوست دارم ولي نه اينطوركه يكي بياد بگه كه تو رو خدا بياين نظر بدين. درمورد تعطيل كردن وب لاگم كه بگم كه هنوز هيچ چيز معلوم نيست. بخوام هم تعطيل كنم 3-4 هفته ديگه اينكارو ميكنم. نه الان. (ناراحت شدين نه؟؟!!) اين هم دوست داشتم لابد كه نوشتم ديگه !! : من از نهايت شب حرف مي زنم. من از نهايت تاريكي و نهايت شب حرف ميزنم. اگر به خانه من آمدي براي من اي مهربان چراغ بياور و يك دريچه كه از آن به ازدحام كوچه خوشبخت بنگرم. "فروغ فرخزاد" اين كانال ITN روي hotbird هم اومده. يعني احتياج به گذاشتن دو تا ديش نيست. ما تا حالا اين آشغالها رو نگرفته بوديم. ولي از موقعي كه اومده رو هات بيرد ديگه ميتونيم بگيرميش. ولي چقدر چرت و پرت ِ. آدم اونا رو ميبينه ميگه صد رحمت به صداسيماي خودمون !! ي مشت جلف كه نه فارسي درست بلدن حرف بزنن نه انگليسي رو و فقط بلدن چوس كلاس بيان با لهجشون ي برنامه هاي جلفي درست ميكنن كه خودشون هم نميتونن ببينن يحتمل!! بعضي از مردم الاغ هم زنگ ميزنن كه به به ، چه برنامه هاي خوبي دارين!! دمتون گرم و از اين چرت و پرتها. خلاصه خوب خندست. واسه مواقع بيكاري و افسردگي. آخه چقدر فقط به سيماي لاريجاني بخنديم؟؟!! ديگه همين. عكس هم ميخوام بذارم. انده هنريه !!! فعلا... 
|
وبلاگ قبليم
:موسيقي |
